مهربانم!
با لبخند تو,
گل پژمرده رخسارم,شاداب شد و خندید
و اندوه دوریت
در شوق رسیدنت گم شد.
کاش به جای خورشید
چشمان تو هر روز از افق طلوع می کرد.
خورشید من!
غروب نکن!
بگذار دلم هر روز با طلوعت
پرواز کند تا اوج آسمان.
قسم به حریم چشمانت!
که من از عبور آرامت نمی رنجم.
پس ای عابر عاشق!
آرام به سرزمین قلبم بیا و بمان.
نظرات شما عزیزان:
|